-
آدرس جدید
سهشنبه 5 دیماه سال 1391 07:29
ادامه ی این پستها در همان وبلاگ قبلی: http://dayzad.blogsky.com/
-
روزهای سختی که سپری شد...
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 11:15
سلام به همه ی دوستانم اول از همه ی دوستان عذرخواهی میکنم که نگرانشون کردم (خودم میدونم که نگران نبودید حالا لازم نیست بهم یادآوری کنید! ) چه خبرا؟ همگی حالتون خوبه؟دلم برای همگیتون تنگ شده! والله عارضم به خدمتتون که توی این مدت که نبودیم خیلی ماجراها پیش اومد اعم از تلخ و شیرین... ی مدت که بیمار بودم و کارمون شده بود...
-
خونه ...
سهشنبه 20 دیماه سال 1390 09:42
میخوایم خونه بخریم اما ی کوچولو پول کم میاریم... به دلتون بد راه ندین مبلغ زیادی نیست 20 میلیون ناقابله!!! خلاصه که سخت کار می کنیم و در واقع میدویم اما نمی رسیم اما تنها یک امید هست و اون عشقی هست که به هم داریم. حتی اگر از خستگی در حال بیهوشی باشم به چشمان مهربان همسرم که نگاه کنم تمامش فراموش میشه و جای اون رو امید...
-
کار دو شیفت...
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 07:55
دو شب قبل عزیزم گفت که میخواد برای شب تولدم چیزی بگیره اما واقعا دارم دعا میکنم که کاری نکنه آخه همه ی دغدغه ی من شده خرید خونه! هر دو داریم دو شیفت کار میکنیم اما باز هم... دلم برای ی خواب طولانی لک زده. بیخیال از ناله کردن خوشم نمیاد... فقط دعا میکنم که سالم باشیم و بتونیم کار کنیم. به قول شاعر: برو کار میکن مگو...
-
روزانه نوشت2
یکشنبه 20 آذرماه سال 1390 08:27
سلام با همسر مهربونم راجع به وبلاگ و اینکه گاهی دوتایی باهم توش بنویسیم صحبت کردم. حرفی نداشت یعنی فکر کنم ایده ی بدی نیست حتی اگه دلمون بخواد می تونیم بعضیهاشو رمز دار کنیم. فعلا که سرش خیلی شلوغه. دیروز یادم اومد که اصلا اینجا توضیح ندادم که ما چند ماهه که باهم ازدواج کردیم. ما دقیقا روز 13 شهریور 90 به هم محرم شدیم...
-
روزانه نوشت1
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 08:40
سلام این اولین پستی هست که مینویسم. امیدوارم زود از نوشتن مایوس نشم. اینجا قراره از روزها و زوایای جدید که در زندگی من ایجاد شده و از چیزهای جدید که این روزها میبینم و یاد می گیرم بنویسم . شاید خاطرات یا اتفاقات زندگی و یا گاهی روزانه نوشت. هنوز در مورد اینکه هر روز بنویسم یا نه تصمیمی ندارم. شاید هم باهم اینجا نوشتیم...